نفس مامان و بابا

روز مادر

اشک مادر پسرکی از مادرش پرسید ! مادر چرا گریه میکنی؟ مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت! نمیدانم عزیزم نمیدانم . پسرک نزد پدرش رفت و گفت! چرا مامان همیشه گریه میکند؟او چه میخواهد؟ پدرش تنها پاسخی که به ذهنش رسید این بود!همه زنها گریه میکنند بی هیچ دلیل!   پسرک از اینکه زنها خیلی راحت به گریه می افتند،متعجب بود. یک بار در خواب دید که دارد با خدا صحبت میکند،از خدا پرسید! خدایا چرا زنها این همه گریه میکنند. خدا جواب داد!من زن را به شکل ویژه ای افریده ام ،به شانه های او قدرتی دادم تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند. به بدنش قدرتی داده ام که بتواند درد زایمان را تحمل کند،به دستانش قدرتی داده ام که اگر ه...
31 فروردين 1393

مثبت شدن ازمایش

سلام عزیزم  دلم  ببخشید دیر اومدم بنویسم اخه مامان حالش زیاد خوب نیست هی حالم بد میشه ولی اشکال نداره عزیز دلم برای دیدن گل روی شما من همه چی رو به جون میخرم . اومدم تا ادامه روزی که بیبی چک مثبت شد تا روزی که ازمایش دادم رو برات بنویسم .عزیز دلم گفتم  که دو روز مونده به عید بیبی چک زدم مثبت شد فرداش که میخواستم برم ازمایش بدم همه جا تعطیل بود  حتی ازمایشگاهایی بیمارستانم میخواستم برم از شانس من کیتشون خراب بود خلاصه من خیلی استرس داشتم که حتما ازمایش بدم تا خیالم راحت بشه ولی نشد فردای سال تحویلم خونه عموم دعوت بودیم من چون هنوز خیلی مطمعن نبودم سعی کردم  بیشتر مراقب خودم باشم خیلی کار نکنم خلاصه 4 5 روز از ت...
26 فروردين 1393

تقدیم به بهترین هدیه خداوند

سلام عزیز دل  مادر  امروز اولین روزیه که میخوام برات بنویسم  از روزی که اومدی تو دل مامانی و با اومدنت حس زیبایی مادر شدن رو بهم هدیه دادی دلبندم  تو بهترین هدیه یا بهتر بگم بهترین عیدی سال 93 از طرف خداوند برا ما بودی عزیز دلم  اونم زمانی که اصلا فکشو نمیکردم ولی بابایی مطمعن بود که خدا تو رو به ما میده  خیلی خوشحالم که  اومدی و زندگی  قشنگ و پراز احساس  منو بابایی رو زیباتر و قشنگتر کردییییییییییی اینم اولین نشونه اومدنت دو روز قبل عید 93     ...
24 فروردين 1393
1